دیویدسن و اصل چریتی به مثابه شرط امکان تفسیر
author
Abstract:
دیویدسن در کوشش خود در تحقیق در باب چگونگی شکل گیری فهم، مفاهمه و تفسیر به اصلی موسوم به «اصل چریتی» توسل میجوید و از آن استفادة گستردهای در فلسفة خود میکنند. این اصل که خود در واقع مجموعهای از اصول مختلف و بههمپیوسته است بر سه مبنای انسجام، تطابق و توافق استوار است. در این مقاله با بررسی کارکرد و جایگاه و وجوه مختلف این اصل در فلسفة دیویدسن نشان داده میشود که وی این اصل را به واقع مجموعه شروط ضروری برای امکان هر گونه فهم و تفسیر میداند.
similar resources
رویکرد ارگانیک در ایدئالیسم آلمانی به مثابه شرط امکان علم اجتماعی پوزیتیویستی در اندیشه دورکیم
نهادهای سیاسی مشارکتی، شامل شیوههای نهادمندِ پاسخ به تقاضاهای سیاسی، از قبیلِ نهادهای مدنی و شهروندی، انتخابات و نهادهای انتخابی، آزادی بیان، روزنامهها و مطبوعات و مواردی از این دست میباشند که به نظر اندیشمندی همچون چارلز تیلی اینها میتوانند منجر به دموکراتیزاسیون یا افزایش فراگیری، برابری، حمایت و تعهد متقابلِ حقوقی میان دولت و شهروندان شوند. در تاریخ معاصر ایران، از عصر ناصری تا وقوع انقلاب...
full textبیع شرط به مثابه سازوکاری در تأمین مالی تجاری بینالمللی
تسهیل تجارت نیازمند منابع مالی است و تامینکنندگان منابع مالی همواره نگران بازگشت پول خود هستند. با در نظر گرفتن این مهم، شیوههای متنوعی برای تامین مالی قراردادها و پروژههای تجاری بینالمللی تعریف شده است که از آن با عنوان سازوکارهای تامین مالی بینالمللی یاد میشود. بیع شرط نهادی پذیرفتهشده در فقه اسلامی است که با توجه به خصوصیات سنتی و منحصر به فردش، میتواند پاسخگوی نیازهای تجار و بنگا...
full textاز امکان مفاهمه تا اثبات معرفت:استدلال دیویدسن علیه شکاکیت
شکاکیت عبارت است از امکان این فرض که بیشتر گزارههایی که آنها را صادق میدانیم درواقع کاذب باشند. این فرض در تاریخ فلسفه از طریق استدلالهایی مانند استدلال رؤیای دکارت، استدلال شیطان شریر، و مغز در خمره مطرح شده است. دیویدسن در تعدادی از مقالاتش کوشیده است تا با طرح ایدة تفسیر ریشهای نشان دهد که امکان مفاهمه و ارتباط زبانی، شکاکیت را منتفی میکند. به اعتقاد او، طبیعت زبان و باور که همراه و م...
full textاصالت متن به مثابه مرجع نقد و تفسیر
متن به هر آنچه که مورد تفسیر قرار گیرد، اطلاق میشود. تفسیر، فهم مفسر است از متن. امّا، این فهم، نامحدود، دلبخواهی و مبتنی بر خواست و طلب و سلیقه مفسر نیست. متن به فهم و تفسیر مفسر شکل میدهد. اگر متن به طور مطلق تابع ذهنیت مفسر شود، فاقد مرکزیت معنایی خواهد شد و با هر رویکردی میتوان از آن معنایی دریافت کرد و تفسیر، دامنهای نامحدود پیدا میکند و بازیای بیانتها در جریان تفسیر متن شکل میگیرد....
full textMy Resources
Journal title
volume 40 issue 1
pages -
publication date 2012-08-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023